دوره رهبری واترز (۱۹۷۸ تا ۱۹۸۵)
دیوار
در ژوئیه ۱۹۷۸ و در بحبوحهٔ یک بحران مالی، راجر واترز دو ایده جدید برای آلبوم بعدی به گروه ارائه کرد. ایده نخست که یک دموی ۹۰ دقیقهای را شامل میشد، آجرهای در دیوار نام داشت و ایده دوم بعدها تبدیل به نخستین آلبوم تکنفره واترز به نام مزایا و معایب اتواستاپ زدن شد. میسن و گیلمور در انتخاب یکی از این دو ایده دو دل بودند اما در نهایت ایده اولی انتخاب شد.باب ازرین بخشی از تهیه کنندگی را بر عهده گرفت و یک نمایشنامه چهل صفحهای برای آلبوم نوشت. داستان ازرین در مورد شخصیتی گشتالت به نام «پینک» بود که بر اساس تجربیات دوره کودکی واترز نوشته شده بود؛ از جمله اینکه پدر «پینک» مانند واترز در جنگ جهانی دوم کشته میشود. «پینک» شخصیتی معتاد به مواد مخدر بود که به دلیل حضور در صنعت موسیقی دچار افسردگی شده و در نهایت به خودبزرگ بینی دچار میشد. کلیت قصه تا حدی از داستان زوال سید برت، عضو پیشین گروه، الهام گرفته شده بود. در پایان آلبوم، «پینک» دیواری که در اطراف خود برچیده فرو میریزد و بار دیگر تبدیل به فردی معمولی و بااحساس میشود.
در طی مراحل ضبط دیوار میسن، واترز و گیلمور به طور فزایندهای از عدم مشارکت و همکاری رایت نسبت به آلبوم ناراضی بودند. گیلمور بیان میکند که رایت «به هیچ وجه و در هیچ زمینه به آلبوم کمکی نکرد. او بسیار کم این کار را کرد» و «به همین دلیل برای اخراج مورد فشار قرار گرفت».[۱۵۸] میسن میگوید: «حداکثر همکاری رایت حضور در جلسات ضبط و نشستن بود. او هیچ کاری نمیکرد و فقط یک تهیه کننده بود.».واترز در این مورد میگوید: «[رایت] برای همکاری در ضبط آلبوم آماده نبود…[و] این مورد قبول همه بود… او یا باید یک نبرد طولانی انجام میداد یا باید… از همکاری در ساخت آلبوم به کلی انصراف میداد اما تمام سهم خود را حفظ میکرد… اما در آخر او قبول کرد برود و این کار را در سکوت کامل انجام داد.».
پینک فلوید پس از آهنگ «پول» دیگر تکآهگنی عرضه نکرده بود. با عرضه تکآهنگ «آجری دیگر در دیوار (بخش ۲)» این اتفاق بار دیگر تکرار شد و این تکآهنگ توانست به صدر جدولها در بریتانیا و ایالات متحده برسد. آلبوم دیوار در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۹ عرضه شد و توانست ۱۵ هفته در جدول بیلبورد ایالات متحده دوام بیاورد و در جدولهای بریتانیا هم تا رتبه سوم صعود کند. دیوار با فروش ۲۳ میلیونی در ایالات متحده، در جایگاه سوم ۱۰۰ آلبوم پرفروش «آرآیایای» در تمام دورانها قرار دارد. جلد آلبوم یکی از مینیمالیستی ترین کارهای آنهاست که در آن تنها نام دیوار بر روی یک صفحه سفید با طرح آجر مانند دیده میشود و هیچ اثری از نام گروه بر روی جلد وجود ندارد. جلد این آلبوم، همچنین نخستین جلد آلبوم گروه از زمان عرضهٔ نیزن بر دروازههای سپیدهدم است که هیپنسیس در طراحی آن نقشی نداشته است.
جرالد اسکارف تعدادی انیمیشن برای اجراهای آینده گروه در تور دیوار تولید کرد. اسکارف همچنین ماموریت یافت تعدادی عروسک قابل باد کردن طراحی کند که بر اساس شخصیتهای آلبوم مانند «مادر»، «همسر سابق» و «ناظم مدرسه» ساخته شدند. پینک فلوید از این عروسکها در جریان اجراهای آلبوم استفاده کرد. روابط اعضا در این زمان بسیار تیره بود. واترز با خودروی شخصیاش به مکان اجراها میآمد و در هتلی متفاوت نسبت به سایر اعضا اقامت میگزید. رایت هم به عنوان موسیقیدان حقوقبگیر در اجراها شرکت میکرد.
ایده این بود که دیوار همراه با یک فیلم عرضه شود و قرار بود تا این فیلم ترکیبی از انیمیشنها به همراه اجراهای زنده گروه باشد؛ اما مشخص شد که استفاده از اجراهای زنده در فیلم غیر عملی است. آلن پارکر شخصی بود که قبول کرد رویکردی متفاوت را در پیش بگیرد. بالاخره قرار شد تا انیمشینها با صحنههای فیلمبرداری شده صامت که بازیگران حرفهای در آن ایفای نقش میکردند، ترکیب شود تا نسخه نهایی فیلم به دست آید. در ابتدا واترز مایل بود تا شخصاً در فیلم به ایفای نقش بپردازد اما مدت کوتاهی بعد نظرش عوض شد و باب گلداف پذیرفت تا نقش «پینک» را ایفا کند.البته او در ابتدا این پیشنهاد را رد کرد و فیلمنامه را «مزخرف» خواند؛ اما نهایتاً با پیشنهاد مبلغ هنگفتی به عنوان دستمزد قبول کرد در فیلم بازی کند. دیوار پینک فلوید در مه ۱۹۸۲ و در طی فستیوال فیلم کن به نمایش در آمد و در ژوئیه همان سال هم در بریتانیا اکران شد.
برش نهایی
در سال ۱۹۸۲، واترز یک طرح موسیقیایی جدید با عنوان آجرهای یدکی به گروه پیشنهاد داد. این پروژه در اصل قرار بود به عنوان موسیقی متن فیلم دیوار مورد استفاده قرار گیرد اما این موضوع منتفی شد و قرار شد تا مفهوم اصلی آلبوم، اعتراض به جنگ فالکلند شود. واترز اعتقاد داشت که واکنش مارگارت تاچر نسبت به تهاجم آرژانتین به جزایر فالکلند بیمورد و نالازم بوده و تصمیم گرفت در آلبوم اشاراتی به پدرش که در جنگ کشته شده بود بشود. تقریباً بلافاصله پس از طرح موضوع توسط واترز، مشاجرهٔ بین او و گلیمور آغاز شد چون گیلمور اعتقاد داشت در این آلبوم باید از ترانهها و قطعات جدید استفاده شود نه از نسخه بازیافت شدهٔ چند ترانه که برای استفاده در دیوار رد شده بودند. واترز نیز احساس میکرد که گیلمور در گذشته همکاری چندانی در زمینه ترانهنویسی اشعار ترانههای گروه نداشته است. مایکل کامن یکی از اشخاصی بود که در تولید قسمتهای ارکسترال دیوار با گروه همکاری کرده بود. او بین گیلمور و واترز وساطت کرد و همچنین نقشی که به طور سنتی رایت (که حال غایب بود) در گروه ایفا میکرد را بر عهده گرفت. در زمان تولید این آلبوم شکاف بین اعضا تا جایی پیش رفت که واترز و گیلمور به طور جداگانه کار میکردند. گیلمور از این اتفاق به شدت احساس ناخرسندی میکرد اما در عین حال سعی داشت خونسردی خود را حفظ نماید. در نهایت هم نام گیلمور از لیست تهیه کنندگان آلبوم حذف شد که این حادثه واکنش واترز نسبت به عدم همکاری گیلمور در بخش ترانهسرایی بود.
اگرچه سهم میسن در تولید آلبوم در حداقل ممکن خود قرار داشت، اما او خود را مشغول ضبط افکتهای صوتی برای سامانه هولوفونیک تجربی کرد که قرار بود در تولید آلبوم مورد استفاده قرار بگیرد. میسن همچنین درگیر مشکلات خانوادگی خود بود که باعث میشد نتواند همکاری چندانی داشته باشد. گروه تصمیم گرفت که از استورم تورجرسن برای طراحی جلد آلبوم استفاده نکند و واترز تصمیم گرفت تا شخصاً به طراحی آن بپردازد.نهایتاً آلبوم در مارس ۱۹۸۳ عرضه شد و مستقیماً به صدر جدولهای فروش در بریتانیا رفت و در ایالات متحده تا جایگاه ششم صعود کرد. واترز خود تمام اشعار و موسیقی آلبوم را نوشت. گیلمور ایدهای برای ایجاد قطعات جدید نداشت و از واترز درخواست کرد تا با ایجاد تاخیر در زمان ضبط آلبوم به او کمی فرصت بدهد تا قطعات خود را بسازد که واترز این پیشنهاد را رد کرد. گیلمور بعدها ابراز کرد: «من قطعاً به دلیل تنبلی در این موضوع مقصر بودم… اما او واقعاً تمایلی به قرار دادن چند آهنگ بیکیفیت در برش نهایی نداشت.»«کرت لودر» ، منتقد مجلهٔ رولینگ استون، امتیاز کامل را به آلبوم اختصاص داد و آن را اینگونه تمجید کرد: «یک اثر بسیار با کیفیت… یکی از مهمترین شاهکارها و دستاوردهای آرت راک». لودر همچنین آلبوم را در اصل «آلبوم تکنفرهٔ واترز» توصیف نمود.
کلاس آموزش پیانو
یک نیروی مصرف شده
در سال ۱۹۸۴، گیلمور دومین آلبوم تکنفره خود به نام عقبگرد را عرضه کرد و از این آلبوم برای بیان احساساتش نسبت به چندین موضوع استفاده نمود. مسائل بیان شده در آلبوم از مسئلهٔ قتل جان لنون تا روابط شخصیاش با واترز را شامل میشد. گیلمور بعدها اذعان کرد که از عقبگرد برای ایجاد فاصله با پینک فلوید استفاده کرده بود. کمی بعد، واترز نیز آغاز به برگزاری تور برای نخستین آلبوم تکنفرهٔ خود، مزایا و معایب اتواستاپ زدن، کرد. رایت هم پروژهٔ «زی» را به همراه دیو هریس بنیان گذاشت و آلبوم هویت را ضبط کرد که با شکست روبرو شد. در اوت ۱۹۸۵ میسن پروفایلز را عرضه کرد.
پس از آنکه واترز پینک فلوید را «یک نیروی مصرف شده» خواند، با اروروک تماس گرفت تا در مورد مسائل مالی آینده و حق امتیازها با وی تفاهم کند. ارورک مجبور شد تا موضوع را با میسن و گیلمور در میان بگذارد که این موضوع واترز را به شدت عصبانی کرد تا جایی که میخواست او را از مدیریت گروه برکنار کند. بعد از آن واترز به دادگاه عالی مراجعه کرد و تلاش کرد تا جلوی استفاده از نام پینک فلوید توسط گیلمور و میسن را بگیرد. زمانی که وکیلهای واترز دریافتند ماجرای همکاری هرگز به صورت رسمی تایید نشده است، واترز بازهم به دادگاه عالی مراجعه کرد تا مانع از استفاده نام پینک فلوید در آینده شود. گیلمور به این حرکت واترز با برپا کردن یک جلسه مطبوعاتی محتاطانه جواب داد و در این جلسه تصریح کرد که قطعاً پینک فلوید به کار ادامه خواهد داد. او بعداً به ساندی تایمز گفت: «راجر یک خودخواه بزرگ است و من با او خواهم جنگید.»
واترز مکاتباتی با ناشران آثار پینک فلوید، ایمی و کلمبیا رکوردز، داشت و ترک کردن گروه را به آنها اطلاع داد تا از تعهدات مالی رها شود. گیلمور باور داشت که واترز برای این گروه را ترک کرده که به کار آن پایان دهد. واترز بعدها گفت که با پایان کار پینک فلوید شکافی در قراردادها به وجود میآمد که میتوانست تمامی حق امتیازهای اعضا را باطل کند و به همین دلیل اعضا او را به پیگرد قانونی تهدید کردند. در طی مراحل پیگیری پرونده واترز تصمیم گرفت اورورک را اخراج کند و پیتر راج را استخدام کند تا به منافع خود دست یابد.
دوره رهبری گیلمور (۱۹۸۶ تا ۱۹۹۵)
لغزش آنی در عقل
در سال ۱۹۸۷، گیلمور آغاز به استخدام موسیقیدانها برای آلبومی کرد که قرار بود به نخستین آلبوم گروه بدون حضور واترز بدل شود، لغزش آنی در عقل.هنوز هم برای حضور رایت در گروه موانع قانونی وجود داشت اما اعضا طی جلسهای که در همپستید داشتند، توافق کردند تا رایت نیز در جلسات آینده حضور یابد. گیلمور بعدها عنوان کرد که: «حضور رایت ما را از لحاظ قانونی و موسیقیایی قدرتمندتر میکرد.». نهایتاً او به عنوان موسیقیدان حقوق بگیر و با حقوق ۱۱،۰۰۰ دلار در هفته استخدام شد. نخستین جلسات ضبط آلبوم در خانهٔ قایقی گیلمور به نام آستوریا، که بر روی رودخانهٔ تیمز شناور بود، برگزار شد. گیلمور به منظور نوشتن متن ترانهها با چندین ترانهنویس از جمله اریک استیوارت و راجر مک گاف کار کرد اما سرانجام آنتونی مور را برای نوشتن متن ترانه ها برگزید. گیلمور بعدها اعتراف کرد که کار بر روی این پروژه بدون حضور و جهت دهی خلاقانهٔ واترز آسان نبود. میسن نیز عنوان کرد که بیش از آن از تمرین دور بوده تا به همکاری موثر در آلبوم بپردازد و به همین دلیل برای بسیاری از بخشهای درامنوازی آلبوم از نوازندگان فصلی استفاده شد. او در عوض خود را با طراحی افکتهای صوتی برای آلبوم مشغول کرد.
لغزش آنی در عقل در سپتامبر ۱۹۸۷ عرضه شد و جلد آلبوم توسط استورم تورجرسن، که در دیوار و برش نهایی غایب بود، طراحی شد. برای تاکید بر این مسئله که واترز گروه را ترک کرده، تعدادی عکس جدید از اعضا در بستهبندی آلبوم گنجانده شد که این اتفاق از زمان فضولی بیسابقه بود. لغزش آنی در عقل در جدولهای فروش بریتانیا و ایالات متحده تا رتبه سوم بالا رفت. واترز در مورد آلبوم گفت: «من فکر میکنم این به آسانی قابل اجرا و یک جعل هوشمندانه است… ترانهها عموماً ضعیف هستند… اشعار گیلمور خیلی درجه سوماند.».با این وجود گیلمور آلبوم را به عنوان نشانهای برای بازگشت گروه به دوران اوج خود عنوان میکرد؛ چیزی که رایت آن را انکار میکرد. او در مورد آلبوم گفت: «نقدهای راجر درست هستند. این اصلاً پینک فلوید واقعی نیست». مجله کیو هم آلبوم را در اصل آلبوم تکنفرهٔ گیلمور توصیف کرد.
توری که قرار بود پیرامون آلبوم برگزار شود، در آغاز با مشکلات جدی روبرو شد زیرا واترز با تعدادی از هماهنگ کنندگان برگزاری تور در ایالات متحده تماس گرفته بود و آنها تهدید کرده بود که اگر آنها از نام پینک فلوید استفاده کنند، آنان را مورد پیگرد قانونی قرار خواهد داد. وجوه اولیه مورد نیاز برای برگزاری تور توسط میسن و بافروش فراری ۲۵۰ جیتیاُ شخصیاش به دست آمد. نخستین جلسات تمرین برای تور آیندهٔ گروه بینظم و ناامید کننده بودند زیرا میسن و رایت برای مدت زیادی از تمرین به دور بودند. گیلمور که بسیار مشغول بود، از باب ازرین خواست تا آنها را آماده کند. زمانی که پینک فلوید در سراسر آمریکای شمالی تور خود را برگزار میکردند، تور رادیو کیاس واترز نیز در حال برگزاری بود که البته نسبت به همگروهان سابقش در مکانهای بسیار کوچکتری به اجرا میپرداخت. واترز برای جلوگیری از استفاده خوک پرنده توسط پینک فلوید دادخواستی تنظیم نمود و خواهان آن شد که بر اساس قانون کپیرایت، از استفاده این خوکها توسط آنها جلوگیری به عمل آید. پینک فلوید به این شکایت با اضافه کردن یک آلت مردانه به زیر خوک که آن را با خوک واترز متمایز میکرد پاسخ داد.در نهایت گروه توانست در بیست و سوم دسامبر موافقت قانونی برای استفاده از این خوکها را بدست آورد؛ میسن و گیلمور حق قانونی استفاده از این خوکها را تا ابد به دست آوردند و در مقابل واترز حقوق بیشتری از فروش دیوار بدست آورد.
ناقوس جدایی
برای چندین سال پس از لغزش آنی در عقل، اعضای گروه خود را با پروژههای شخصی مشغول کردند؛ مانند حضور و رقابت در مسابقات لا کاررا پانامریکانا و ضبط یک موسیقی متن برای فیلمی که بر اساس این مسابقات ساخته شد. در ژانویه ۱۹۹۳، آنها آغاز به کار بر روی آلبوم جدید کردند و به رو استودیو بازگشتند. جایی که گیلمور، میسن و رایت چندین روز به بداهه نوازی پرداختند. پس از حدود دو هفته، اعضا آنقدر ایده داشتند تا به کار بر روی قطعات جدید بپردازند. باب ازرین بار دیگر برای تهیهکنندگی آلبوم بازگشت و کار به استدیوی آستوریا منتقل شد؛ جایی که در فوریه تا مه ۱۹۹۳ بر روی حدود بیست و پنج ایده جدید کار کردند.
به لحاظ قانونی، رایت عضوی از پینک فلوید نبود. او تعبیر میکند: «به این نقطه که اصلاً بر روی آلبوم کار نکنم نزدیک شده بودم».به هر حال رایت با کار بر روی نویسندگی مشترک پنج ترانه کار همکاری خود با گروه را آغاز کرد که این حجم همکاری در نوشتن ترانهها برای او از زمان کاش اینجا بودی بیسابقه بود.یکی دیگر از نویسندگان متن ترانهها پالی سامسون، دوستدختر دیوید گیلمور، بود. او در نوشتن چند ترانه از جمله «امیدهای والا» به گیلمور کمک کرد که باب ازرین در مورد این ترانه میگوید «به آلبوم، انسجام بخشید». مایکل کامن برای ضبط بخشهای سمفونیک آلبوم استخدام شد و دیک پری و کریس توماس هم برای همکاری با گروه بازگشتند.نویسندهای به نام داگلاس آدامز نام آلبوم را پیشنهاد داد و استورم تورجرسن هم جلد آلبوم را طراحی کرد.تورجرسن برای طراحی آلبوم از مجسمههای موآی در جزایر ایستر الهام گرفت. در این طراحی دو صورت روبرو به یکدیگر دیده میشوند که یک صورت سوم را تداعی میکنند. او در این مورد میگوید: «یک صورت غایب – روح گذشته پینک فلوید، سید و راجر». به منظور اجتناب از رقابت با سایر آلبومها، یعنی اتفاقی که برای لغزش آنی در عقل افتاده بود، اعضا آوریل ۱۹۹۴ را برای عرضه آلبوم و ادامه برگزاری تور تعیین کردند. آلبوم به رتبه ۱ در بریتانیا و ایالات متحده دست پیدا کرد و در بریتانیا ۵۱ هفته تمام در جداول باقی ماند.
اعضای پینک فلوید دو هفته در آشیانه هواپیمای پایگاه نیروی هوایی نورتون در سن بریناردینوی کالیفرنیا به تمرین پرداختند تا در ۲۹ مارس ۱۹۹۴ و در میامی با تقریباً همان گروهی که در لغزش آنی در عقل با آنها کار کرده بودند به اجرا بپردازند. آنان نخست به اجرای تعدادی از آثار محبوب پینک فلوید پرداختند و بعد برنامه اجرای خود را طوری تغییر دادند تا نیمه تاریک ماه را نیز در بر گیرد. این تور در ۲۹ اوت ۱۹۹۴ با آخرین اجرا از آخرین تور پینک فلوید پایان یافت.