تاریخچه پینک فلوید از ۲۰۰۵ تا اکنون
در دوم ژوئیه ۲۰۰۵، واترز، گیلمور، رایت و میسن پس از بیش از ۲۴ سال در هاید پارک لندن گرد هم آمدند و در کنسرت لایو ۸ به اجرای موسیقی پرداختند.[۲۱۸] هماهنگ کنندهٔ این برنامه، باب گلداف، این تجدید دیدار را ترتیب داد. او قبل از اینکه به سایر اعضا اطلاع دهد، میسن را از این موضوع مطلع کرده بود تا امکان برگزاری این کنسرت را ارزیابی کند. گلداف سپس موضوع را با گیلمور در میان گذاشت که او این پیشنهاد را رد کرد.
او سپس از میسن خواست تا در این موضوع میانجیگری کند و رضایت گیلمور نسبت به انجام این امر را بدست آورد. میسن این درخواست را رد کرد اما در عوض با واترز تماس گرفت تا نظر وی را جویا شود که او علاقهمندی خود را اعلام نمود. سپس گلداف واترز را ملاقات کرد و جزئیات موضوع را با او مطرح نمود که در نتیجه زمان کنسرت تا حدود یک ماه بعد تعیین شد.
پس از دو هفته واترز با گیلمور تماس گرفت، که نخستین مکالمه این دو پس از دو سال بود، و روز بعد گیلمور نیز پذیرفت تا در کنسرت حضور یابد.
سپس گیلمور در این مورد با رایت تماس گرفت که او نیز سریعاً قبول کرد. در بیانهای که گروه در رابطه با لایو ۸ منتشر کردند، بر مسئلهٔ بیارتباط و بیاهمیت بودن مسائل و خصومتهای گذشته اعضا در رابطه با حضور در لایو ۸ تاکید شد.
آموزش آنلاین موسیقی در آموزشگاه فردوس
پس از سه روز تمرین در استدیوهای بلک آیلند، فهرست نهایی آهنگهایی که قرار بود در کنسرت آینده گروه اجرا شود، در «هتل کانافت» لندن دستچین شد.جلسات تمرین با مشکلاتی، از جمله عدم تفاهمهایی در نوع سبک و گام ترانههایی که تمرینشان میکردند همراه بود.
در آغاز این اجرا، واترز به حضار گفت: «[این] یک حس به شدت عاطفی است که پس از این همه سال کنار این مردان هستم، این که یکی از آنها باشی… ما این را برای کسانی انجام میدهیم که اینجا کنارمان نیستند، و منحصراً برای سید.» پس از پایان اجرا گیلمور از حضار تشکر کرد و استیج را ترک کرد. واترز او را برای بازگشت فراخواند و اعضای گروه یکدیگر را در آغوش گرفتند. تصاویر این آغوش روز بعد از لایو ۸ در بین روزنامههای یکشنبه بسیار پرطرفدار بود.
در هفتهای که به اجرای لایو ۸ منتهی میشد، یک اقبال تجاری عمومی نسبت به آثار پینک فلوید به وجود آمد. اچاموی گزارش داد که فروش «پژواکها: بهترینهای پینک فلوید» بیش از هزار درصد رشد داشته است، در حالی که آمازون. کام رشد چشمگیر فروش «دیوار» را گزارش داد.
واترز در مورد حدود ۲۰ سال خصومت و نزاع بین اعضا گفت: «من فکر نمیکنم هیچکدام از ما پس از این همه سال از ۱۹۸۵ با سربلندی بیرون آمده باشد… آن زمان بد و منفی بود، و من بابت نقش خودم در آن منفی بودن تاسف میخورم.»
پینک فلوید یک پیشنهاد ۱۳۶ میلیون پوندی برای برگزاری یک تور نهایی را رد کرد.واترز احتمال اجراهای دیگر را کاملاً مردود ندانست اما اشاره کرد که این اجراها تنها در پوشش خیریه ممکن هستند. گیلمور نیز که در یک مصاحبهٔ مطبوعاتی حضور یافته بود، امکان بازتشکیل پینک فلوید را منتفی دانست و گفت: «تمریناتمرا متقاعد کردند[که] این آن چیزی نیست که خیلی بخواهم انجام دهم… لحظات خداحافظی بسیاری در زندگی و کار مردم وجود دارد که بعداً لغو میشوند، اما من فکر میکنم که به صورت قاطعانه میتوانم بگویم اگر تور یا آلبومی دیگری باشد من جزئی از آن نخواهم بود.
این را با یک احساس دشمنی یا چیزی مانند آن نمیگویم. فقط… یکبار به خواستهشان پاسخ گفتم و همکاری کردم و همان یکبار کافی است.» در فوریه ۲۰۰۶، گیلمور مصاحبهای با «جینو کاستالدو» از روزنامهٔ ایتالیایی لا رپوبلیکا انجام داد. در نتیجهگیری مقاله دیده میشد: «صبر طرفداران به عزاداری تبدیل شد.
اخبار حتمی هستند. پینک فلوید حل شده، به پایان رسیده و قطعاً مرده است.»زمانی که از گیلمور در مورد آیندهٔ گروه سوال شد او گفت :”گروه؟ دیگر تمام شده… من به اندازه کافی انجام دادهام. من شصت سال سن دارم…[و] برای من راحتتر است تا بر روی آنچه خود دارم کار کنم.” از آن زمان گیلمور و واترز بارها اشاره کردهاند که هیچ برنامهای برای احیای پینک فلوید به همراه اعضای باقیمانده ندارند.
آموزش آواز
در ۷ ژوئیه ۲۰۰۶ برت در خانه شخصیاش در کمبریجشایر درگذشت.او زمانی که فوت کرد ۶۰ سال داشت. خانواده او وی را در ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۶ در گورستان کمبریج دفن کردند در حالی که هیچکدام از اعضای پینک فلوید برای این مراسم دعوت نشدند. پس از مرگ برت، رایت تعبیر کرد: «گروه طبیعتاً از مرگ سید برت بسیار ناراحت و غمگین است. سید راهنمای راه سالهای آغازین گروه بود و میراثی را به جای گذاشت که تاکنون الهام بخش باقیمانده است.» برت پیش از مرگش، ۳۵ سال را به گوشهگیری و در گمنامی گذراند. رسانهها نیز وی را به خاطر تأثیر موسیقی بر مغز راک ستایش کردند.در ۱۰ مه ۲۰۰۷ واترز، گیلمور، رایت و میسن اجرایی برای تکریم یاد برت در «باریبیکان سنتر» لندن برگزار کردند. گیلمور، رایت و میسن ترانههای «دوچرخه» و «آرنولد لین» که توسط برت نوشته شده بودند را اجرا کردند و واترز نسخهٔ تکنفرهٔ ترانه او «شعله سوسوزن» را نواخت. رایت در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸ و در سن شصت و پنج سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. پس از مرگ او، همگروههای او وی را برای تأثیری که بر موسیقی پینک فلوید داشت ستودند.
در ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۰، واترز و گیلمور در کنار یکدیگر اجرایی خیریه برای موسسهٔ «هوپینگ فاندیشن» برگزار کردند. این اجرا، که برای کودکان فلسطینی پول جمعآوری میکرد، در «کیدینگتون هال» آکسفوردشایر برگزار شد؛ جایی که آنها برای حدود ۲۰۰ شنونده موسیقی نواختند. پس از این اجرا گیلمور پذیرفت تا در کنار واترز اجرایی از «کرختی» در تور دیوار واترز داشته باشد.در ۱۲ مه ۲۰۱۱، در اُ۲ آرنای لندن، گیملور به تعهد خود به واترز عمل کرد. او دو تکنوازی گیتار را نواخت و همسرایی کرد. تقریباً زمانی که نمایش در شرف پایان بود و پس از آنکه دیوار کاملاً فرو ریخت، واترز خطاب به حضار گفت: «همه ما میدانیم که امشب شبی بود که دیوید لطف بزرگی به من برای حضور و اجرای ‘کرختی’ کرد… پس خواهش میکنم به دیوید گیلمور خوشامد بگویید! یک تصادف عجیب و شگفتآور دیگر نیز رخ داده، یکی دیگر از بازماندگان گروه قدیمی ما نیز امشب اینجا است. لطفاً آقای نیک میسن را برای آمدن به جایگاه راهنمایی کنید!» گیلمور و میسن، به ترتیب با یک ماندولین و طبل بزرگ، برای اجرای «بیرون دیوار» به واترز پیوستند.
در ۲۶ دسامبر ۲۰۱۱، پینک فلوید و ایمی یک رشته جریان بازعرضه تمام آلبومها را تحت عنوان چرا پینک فلوید… ؟ آغاز کردند که قرار است تمام آلبومهای گروه را به صورت نسخههای ریمستر شده عرضه کند که در دو نوع «تجربی» و «غوطهور» به صورت چند دیسکی و چند فرمتی عرضه میشوند. «جیمز گاتری»، یکی از تهیهکنندگان دیوار، وظیفه ریمستر کردن آلبومها را بر عهده داشت.
کلاس آموزش پیانو
رودخانه بیپایان اثر پینک فلوید
در ۵ ژوئیه ۲۰۱۴، پالی سامسون، همسر دیوید گیلمور، در توییتر خود اعلام کرد که آلبوم جدید پینک فلوید با نام رودخانه بیپایان در اکتبر ۲۰۱۴ عرضه خواهد شد. این آلبوم بر اساس ضبطهایی که در سال ۱۹۹۴ ریک رایت انجام داده و تعدادی ترانه که بعداً ایجاد شدند، ساخته شده است.
مدت کوتاهی بعد، وکالیست پس زمینه پینک فلوید، دورگا مکبروم، در حساب فیسبوک خود اعلام کرد آلبوم جدید پینک فلوید بر پایه یک پروژه موسیقیایی بیکلام که کار بر روی آن از جلسات ناقوس جدایی شروع شده و در گذشته بیگ اسپلیف نام داشته، بنا شده است. او اعلام کرد که بعداً میسن و گیلمور در این پرژه سهیم شدهاند اما اشاره نکرد گای پرت، بیسیست پینک فلوید از سال ۱۹۸۶، هم همکاری کرده است یا خیر. این موضوع نشان میدهد که احتمالاً آلبوم جدید شامل دستاندرکاران پینک فلوید در لغزش آنی در عقل و ناقوس جدایی خواهد بود.
سبکها
پینک فلوید همواره به عنوان یکی از نخستین گروههای سایکدلیک راک بریتانیا شناخته میشود که کار خود را در پوشش یکی از طلایهداران موسیقی زیرزمینی انگلستان آغاز کرد. بعضاً کارهای گروه در سالهای اولیه خود در سبک اسپیس راک نیز طبقهبندی شدهاند. رولینگ استون مینویسد: «در ۱۹۶۷، آنها موسیقی روانگردانی ارائه میدادند که از لحاظ اجرا طولانی مدت بود و گاهی با سایر سبکها از جمله هارد راک، بلوز، کانتری، فولک و موسیقی الکترونیک ترکیب میشد.» ترانهٔ مراقب تبر باش، یوجین به شناسایی گروه به عنوان یک گروه آرت راک کمک فراوانی کرد. همچنین بعضی منتقدان نیز پینک فلوید را یک گروه اسید راک میدانند. در اواخر دههٔ ۶۰ میلادی رسانهها شروع به خطاب کردن پینک فلوید به عنوان یک گروه پراگرسیو راک کردند.
در ۱۹۶۸، رایت در مصاحبهای در رابطه با موسیقی گروه گفت: «سخت است که ببینیم ما به عنوان یکی از نخستین گروههای سایکدلیک راک بریتانیا برشمرده میشویم. ما هیچوقت خودمان را آنگونه تصور نکرده بودیم… ما تنها و تنها برای لذت بردن به اجرای موسیقی میپردازیم… ما به هیچ سبک موسیقی گره نخوردهایم و فقط کاری را میکنیم که میخواهیم… تمرکز… بر روی بداههنوازی و ابتکار است.» زمانی که واترز به رهبری گروه رسید علاقه چندانی به موسیقی اوایل ایجاد گروه نشان نداد: «اصلاً چیز خوبی نبود. ما مضحک بودیم. ما بیفایده بودیم.
ما به هیچ نمیتوانستیم اجرا کنیم پس آغاز به نواختن نوعی موسیقی احمقانه و تجربی کردیم… سید یک نابغه بود اما ما هم دیگر نباید برگردیم و برای ساعتها فقط «اوردرایو میانستارهای» را اجرا کنیم.» پینک فلوید به عنوان یکی از گروههای خلاق موسیقی راک شناخته میشد که در ابداع سبک پراگرسیو راک در دهه ۷۰ و موسیقی امبینت در دهه ۸۰ نقشی مهم داشته است.
آموزشگاه موسیقی فردوس
گیتارنوازی گیلمور
آلن دی پرنا، منتقد موسیقی، گیتارنوازی دیوید گیلمور را به عنوان عنصر جداییناپذیر موسیقی پینک فلوید ستایش میکرد. رولینگ استون دیوید گیلمور را در رتبه ۱۴ لیست «۱۰۰ گیتاریست برتر تمام زمانها» قرار داد و دی پرنا او را مهمترین گیتاریست دهه ۷۰ دانست و او را «حلقهٔ گمشده بین جیمی هندریکس و ادی ون هیلن» خطاب کرد. در سال ۲۰۰۶، گیلمور در مورد تکنیک نواختنش گفت: «انگشتهای[من] صدای مشخصی تولید میکنند…[آنها] خیلی سریع نیستند، اما فکر میکنم که به سرعت تشخیص میدهم… نوعی که ملودیها را مینوازم با چیزهایی مثل هنک ماروین و شدووز در ارتباط است». گیلمور کمتر به تکنوازی گیتار علاقه نشان میدهد؛ توانایی او در استفاده از نتهای کمتر برای ایجاد سرعت بیشتر بدون کاستن از قدرت یا زیبایی کار، وی را با ترومپتنواز جز مشهور مایلز دیویس قابل مقایسه میکند.
در ۲۰۰۶، نویسندهٔ گیتار وورلد، جیمی براون، شیوه گیتارنوازی گیلمور را «ساده ساخته شده، با ریفهای عظیم، شجاعانه، به همراه تکنوازیهای گیتاری با گام مناسب و پشنیبانی امبینت غنی» توصیف کرد. او در ادامه تکنوازیهای گیلمور در «پول»، «زمان» و «خلسه دلپذیر» را مانند اشعهٔ لیزر در تودهای از مه دانست.
او همچنین تکنوازیهای گیلمور در «زمان» را اینگونه توصیف کرد: «گیلمور به آرامی پیش میرود و ایدهٔ اولیه خود را قدم به قدم به سمت گام بالاتر پیش میراند.» گیلمور در مورد اینکه چگونه صدای منحصر به فرد گیتارش را ایجاد میکند میگوید: «من اغلب از یک فوز باکس، یک پدال دیلی و یک برایت ایکیو استفاده میکنم…[تا] نواختن را تقویت کنم… شما نیاز دارید تا بلند بنوازید – یا کمی بالاتر از آستانه شنوایی. برای من راحتتر است که… نتها را به سوی شما خم کنم تا مانند یک تیغه برنده در شما فرو رود.»
تجربیات صوتی
پینک فلوید در طول دوره حیات خود به طور متناوب از تجربه گرایی صوتی سود میجست. در مه ۱۹۶۷ نخستین تکآهنگ گروه «نواختن امیلی را ببین» در سالن ملکه الیزابت بهاجرا درآمد. در حین اجرا، گروه از یک دستگاه کوادرافونیک اولیه بهنام هماهنگ کنندهٔ آزیموث استفاده کرد.
این دستگاه که معمولاً توسط رایت استفاده میشد، در صدای تقویت شدهٔ موسیقی گروه دستکاری بهعمل میآورد و با نوارهای ضبطشده ترکیب میشد که در نتیجه اصوات در ۲۷۰ درجه اطراف محل اجرا پخش میشدند و این موضوع باعث میشد تا نوعی احساس گردیدن اصوات به دور سالن در ذهن شنوندگان تداعی شود. در ۱۹۷۲، آنها یک «پیای» سفارشیسازیشده خریداری کردند که به نوعی با چهار کانال جدید ارتقاء داده شده بود تا سیستم صوتی ۳۶۰ درجه را بهوجود بیاورد.
واترز در چندین ترانه از پینک فلوید، از جمله «پا به فرار»، «به ماشین خوش آمدی» و «بهشخصه؟» با استفاده از سینثسایزرهای «ایاماس سینث ای» و «ویاچاس۳» به تجربه صوتی پرداخت.همچنین وی از افکت اکوی «بینسون اکورک ۲» برای نوازندگی گیتار باسش در ترانه «یه روز از این روزها» استفاده کرد.
پینک فلوید در آلبوم برش نهایی از بسیاری افکتهای صوتی خلاقانه استفاده کرد که به شکلی ماهرانه و نوین ضبطشان نموده بودند. همکاری میسن در این آلبوم تقریباً به کار با سامانه تجربی هولوفونیک (که یک تکنیک پردازش صدا برای شبیهسازی یک افکت سه بعدی ایت) محدود میشد. این سامانه از نوار استریو برای تولید نوعی افکت استفاده میکرد که باعث میشد شنوندهای که هدفون به سر دارد احساس کند صداها پیرامون سرش در حال حرکت هستند. این فرایند به مهندس صوت اجازه میداد تا صدا را طوری شبیهسازی کند که بتواند آن را به میل خود از پشت سر، اطراف و روبروی شنونده پخش کند.
موسیقی متن فیلمها
پینک فلوید همچنین موسیقی چند فیلم را نوشته است. آغاز این فعالیت با ساخت موسیقی متن برای فیلم کمیته در سال ۱۹۶۸ بود. آنها در سال ۱۹۶۹، موسیقی فیلم باربت شرودر با نام بیشتر را ساختند که برای گروه آزمون موفقیتآمیزی بود و نه تنها بهخوبی آن را به سرانجام رساندند، بلکه قطعاتی را که ساخته بودند همراه با آهنگهای آلبوم یک نعلبکی رمز و راز در برخی اجراهای زنده بعدی مورد استفاده قرار دادند.
گروه برای ساخت موسیقی فیلم میکلآنجلو آنتونیونی با نام نقطه زابریسکی نزدیک به یک ماه در هتلی مجلل در رم، پایتخت ایتالیا وقت گذاشتند، واترز درباره این موضوع میگوید که اگر تغییرات پی در پی و سختگیری آنتونیونی درباره موسیقی این فیلم نبود، آنها میتوانستند در کمتر از یک هفته کارشان را به پایان برسانند.
در نهایت تنها سه آهنگ از پینک فلوید در آن فیلم استفاده شد. یکی از قطعاتی که مورد استفاده آنتونیونی قرار نگرفت و رد شده بود «سکانس خشونت بود» که بعدها مورد استفاده قرار گرفت و پیش زمینهای برای آهنگ ما و آنها در آلبوم نیمه تاریک ماه شد. در ۱۹۷۱ پینک فلوید بار دیگر با باربت شرودر، کارگردان سینما همکاری کرد و موسیقی فیلم لا والی را ساخت. آلبوم تیره و تار در پشت ابر در واقع برای این فیلم ضبط و بعدها به عنوان آلبومی جداگانه عرضه شد.
ساخت موسیقی متن این فیلم نزدیک به یک هفته در منطقه شاتو هرویل در نزدیکی پاریس زمان گرفت که پس از انتشار در قالب آلبوم توانست پینک فلوید را برای نخستین بار در جدول بیلبورد جزو ۵۰ تا قرار دهد.