تاریخ توسعه ی موسیقی سنتی در ایران به قرن ها پیش برمی گردد. باوجود این که چیزی راجع به موسیقی امپراطوری هخامنشی پیدا نشده است، گفته می شود که ملودی ها و سازهای زیادی در زمان تهاجمات اسکندر دیده شده است.
در مقایسه با دوران های قبل تر، تاریخ موسیقی پادشاهی ساسانیان به خوبی شرح داده شده است. گفته می شود باربد، یک موزیسین-شاعر شناخته شده، اولین سنن موسیقی که تغییر فرم از حالت دشتگاه به مقام بود را ابداع کرد. ممکن است لوت را هم ابداع کرده باشد.
موسیقی سنتی ایرانی قبل از اسلام
در زمان هخامنشیان (سال 550 تا 320 قبل از میلاد مسیح)، موسیقی علاوه بر سرگرمی نقش بزرگی را، در زمینه ی عبادات و مرثیه ها ایفا می کرد.
گروه های خوانندگی، نوازنده های چنگ (های مثلثی)، همراه تنبورزن های بزرگ، همچنین عودهای گردن بلند و دو فلوته ها، به وضوح در نقش برجسته های آن دوره به تصویر کشیده شده اند.
اولین مدرک نوشته شده ی موسیقی فارسی به دوران ساسانیان (سال 226 تا 643 میلادی) بر می گردد. گفته می شود که باربد، معروفترین موسیقی دان دربار خسرو دوم، سیستم موسیقی را با 7 پایه ی کیفی معروف به حالات سلطنتی (خسروانی)، 30 حالت اشتقاقی (نوا) و 365 ملودی (دستان) و بر اساس روزهای هفته، ماه و سال، توسعه داده است.
رسیدن اسلام
با آمدن اسلام در قرن هفتم میلادی، مثل سایر عناصر فرهنگ پارسی، موسیقی پارسی هم تحت تاثیر انقلاب اسلامی دچار تغییراتی شد. موسیقی دانان و موزیسین های ایرانی شدیدا بر امپراطوری موسیقی شرقی اسلامی، فرمانروایی می کردند.
بغداد، پایتخت کنونی عراق، به مرکز موسیقی فرسی تبدیل شد و بسیاری از موزیسین هایی که عرب شناخته می شوند، در اصل ایرانی بوده اند. زلزال (791)، رازی (1209)، فارابی (950)، ابن سینا (1037)، اروموی (1294)، زیریاب و مراغه ای (1432) به عنوان برخی از فوق العاده ترین دانشمندان موسیقی فارسی در دوران اسلامی، شناخته می شوند.
احیا و تاثیر غرب
ناصرالدین شاه، شاه قاجاری قرن نوزدهم از حامیان بزرگ موسیقی بود. خیلی از موزیسین های بزرگ از جمله میرزا عبدالله فراهانی در دوران پادشاه او از نظر مالی حمایت می شدند.
میرزا فراهانی رسوم موسیقی فارسی را گردآوری و سازمان دهی کرد تا پایه های موسیقی سنتی معاصر ایرانی که با نام ردیف شناخته می شود را شکل دهد.
در طی فرآیند غربی سازی که در سال 1862 آغاز شد، ناصرالدین شاه دستور تشکیل یک بند ارتشی، شبیه آن چه در غرب دیده بود، را داد. دربار موزیسین فرانسوی، آلفرد لمیر، را برای اجرای یک گروه سنتی با شمشیرهای بومی، شیپورها، شاخ و سازهای کوبه ای در یک گروه کنسرت غربی، استخدام کرد. لمیر توجه خیلی ها را به موسیقی غربی جلب کرد، طوری که در اواخر قرن نوزدهم، مدارس موسیقی تهران شروع به تدریس تئوری موسیقی و سازهای غربی کردند.
با ورود سلسله ی پهلوی در سال 1925، غربی سازی شتاب بیشتری گرفت. مدرسه ی ملی موسیقی و مدرسه ی موسیقی تهران (که اکنون یک هنرستان کامل است)، هر دو در آن دوران بودجه ی دولتی دریافت می کردند.
در اواخر دهه چهارم، آهنگسازان ایرانی شروع به تحصیل در خارج از کشور و ساختن موسیقی به سبک های ملی و مدرن کردند.
در طی سال های 1970 تا 1980، سالن های کنسرت نوساز تهران مزبان هنرمندانی از سراسر جهان بود و تلویزیون ملی ایران موسیقی غربی را به مردم معرفی می کرد. چون پاپ، راک، جز و موسیقی لاتین آمریکایی در ایران محبوب بود، صنعت ضبط و نوار موسیقی در ایران شروع به بازاریابی برای موسیقی پاپ محلی و ترانه های عاشقانه ی ترکیبی کرد که موجب پیوند حال و هوای موسیقی فارسی و هارمونی های غربی شد.
مولفه های موسیقی سنتی فارسی
موسیقی کلاسیک ایرانی به ترکیب سازی و بداهه پردازی متکی است و بر پایه ی مجموعه ای از مقیاس های معین و آواهایی است که باید به خاطر سپرده شوند.
ترکیبات ممکن است از ابتدا تا انتها بسیار متفاوت باشد، معمولاً فاصله ی بین قطعات کم است و آن ها متفکرانه (مبتکرانه) کنار هم قرار می گیرند و تحریر (حالت فرود و صعود صدا در آواز) آن ها زیاد است. یک رپراتور معمولی شامل بیش از 200 حرکت کوتاه ملودی (گوشه) می شود. این حرکات در هفت وضعیت یا دستگاه تقسیم بندی می شوند. هر دستگاه و گوشه نام خاص خود را دارد. وضعیت دوم آواز نام دارد که خود از دو شاخه از این حالات تشکیل شده است.
سازهای موسیقی سنتی فارسی
تار
تار یک ساز ایرانی با سیم های بلند است که در خیلی از فرهنگ ها و کشورها از جمله ایران، آذربایجان، ارمنستان و آسیای مرکزی (مثل تاجیکستان) نواخته می شود.
اسم قدیمی تار، چارتار یا چهارتار به معنی 4 سیمه در زبان فارسی بوده است. این ساز سیمی امروزه با دو حالت قفقازی (با نام تار قفقازی) و تار فارسی (تار شیراز ایران) موجود است.
تنبک
امروزه تنبک معروفترین ساز کوبه ای موسیقی فارسی است. این طبل جامی شکل با عنوان های دمبک، تمپک و ضرب هم شناخته می شود. تنبک یک ساز بزرگ است که از چوب و پوست بز مرده ساخته می شود. این طبل با توجه به اندازه اش تن صدای ملایم تر و پایین تری تولید می کند.
دو ضرب اصلی نواختنی در این طبل، برای نوای سه گانه نزدیک یا روی لبه وجود دارند که به بک معروفند و تن برای نواختن صدای بم در قسمت بالایی وسط طبل است. حالا متوجه می شویم که چرا به آن تنبک می گویند.
سنتور
سنتور یک ساز ذوزنقه ای شکل چکش گونه است. 72 سیم روی سنتور وجود دارد که به گروه های 4 تایی تقسیم شده اند و هر کدوم از این 4 تا سیم نزدیک به هم، گام صدای یکسانی دارند. دوتا گل نوار کوچک بالای پنل سنتور قرار دارند که کمک می کنند که صدا تقویت شود و چندین صدا به داخل جعبه بروند.
سنتور در مصر، هند، عراق و بعضی دیگر از کشورها هم نواخته می شود.
سه تار
سه تار دقیقا ترجمه ی سه سیمه است که می تواند به ساز باستانی پیش از اسلام سرزمین پارس یعنی مرتبط دانسته شود و در اصل 4 سیم (تار) دارد.
ساز مورد علاقه ی سوفی مسلک ها بوده است و از چوب درخت شاه توت ساخته شده است و جاانگشتی آن شامل 25 یا 26 فرت میانی قابل تقسیم تشکیل شده است.
دف
دف به عنوان یکی از قدیمی ترین طبل های اصلی در آسیا و شمال آفریقا در قرن 20، باید گفت که یکی از سازهای سوفیان میز بوده است که در مراسم مذهبی شان آن را می نواختند.
این ساز کوبه ای توانست به طور موفقیت آمیزی با موسیقی مدرن فارسی ارتباط بگیرد که اخیرا نیز بسیار محبوب تر از قبل شده است.
کمانچه
کمانچه یک ساز ایرانی با سیم ها (تارها)ی خمیده است که در آذربایجان، ارمنستان و ترکیه نیز نواخته می شود. این ساز بسیار زیباست و تقریبا اندازه ی گل بنفشه است. این ساز سنبل شکل و خمیده، با کلی نقش و نگار های خاص قدیمی فارسی رنگ آمیزی می شود.