از ده سال پیش تاکنون گروههای تحقیقی متعددی در سراسر جهان تأثیر موسیقی بر مغز انسان را مورد بررسی قرار داده و با مقایسه مغز نوازندگان و افراد عادی به نتایج شگفتآوری دست یافتهاند. تغییرپذیری ساختار و شکل مغز کودکان و حتی بزرگسالان با کمک صوت و ریتم از مهمترین این یافته هاست.
البته نوع موسیقی در این مورد نقش بسیار مهمی دارد.موسیقی کلاسیک موجب برانگیختن و فعالیت همهٔ قسمتهای مغز می شود درحالی که موسیقی پاپ کمتر چنین تأثیری را داراست.
آموزش آنلاین گیتار در آموزشگاه فردوس
آموزش گیتار به صورت حضوری
به ویژه در مغز نوازندگان حرفه ای به دلیل شروع زودهنگام و طولانی مدت فعالیتهای موسیقایی ویژگیهای آناتومی خاصی دیده می شود.
معاینات و بررسیهای متعدد از مغز نوازندگان حرفه ای نشان می دهد که ماده خاکستری مخچه و ناحیه شنوایی مغز آنان نسبت به افراد غیر موزیسین بیشتر است.
در مغز نوازندگان سازهای زهی و پیانو هم بخشهایی که مسئول کنترل حرکات دست هستند ۴۰ درصد رشد بیشتری دارند. همچنین جسم پینه ای مغز نوازندگانی که قبل از سن ۷ سالگی شروع به فراگیری ساز نموده اند بزرگ تر از سایرین است. از این رو بین دو نیم کره و بخشهای مختلف مغز آنان ارتباط و هماهنگی بیشتر و بهتری برقرار می شود.
هر یک از دو نیم کره مغز وظایف متفاوتی بر عهده دارد. نیم کره چپ مسئول تجزیه و تحلیل مسائل و مرکز تعلیم است و نیم کره راست احساسات، تخیلات و قدرت ابتکار را هدایت می کند. برای استفاده از کل پتانسیل مغز می بایست هر دو نیم کره با هم هماهنگ باشند.
بر اساس تحقیقی که توسط آلتن مولر از انستیتو پزشکی و فیزیولوژی موسیقی در هانوفر و مارک بانگرت از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، بخش شنوایی و بخشهای حرکتی مغز نوازندگان پیانو کاملا ً با یکدیگر مرتبط اند به طوری که تحریک یکی از این دو بخش موجب برانگیختن دیگری می شود.
آموزشگاه فردوس بهترین آموزشگاه موسیقی تهران
آموزش پیانو در آموزشگاه فردوس
اسکنهای متعدد و الکترو انسفا لوگرافی (EEG) از مغز نوازندگان حرفه ای پیانو نشان می دهد که تنها حرکت دست نوازنده بر روی کلاویه ها موجب فعال شدن ناحیه شنوایی مغز می گردد و بالعکس شنیدن قطعات موسیقی باعث تحریک قسمتهای حرکتی می شود.
حتی انگشتان دست برخی از نوازندگان با شنیدن ملودیهای خاصی بی اراده حرکت می کند. بین این دو ناحیه از مغز نوازندگان مبتدی هم در اولین جلسه و پس از ۱۰ دقیقه تمرین ارتباط موقتی ایجاد می شود که با افزایش تعداد جلسات تثبیت می گردد.
البته هنوز به طور قطعی مشخص نیست که آیا تمرینات موسیقی عامل ایجاد این ویژگیهاست و یا اینکه ساختار مغز نوازندگان از هنگام تولد با دیگران متفاوت است و این تفاوتها زمینه موفقیت آنان در موسیقی را فراهم می سازد.
تمرینات موسیقی همچون نیروی بازدارنده ای مانع از بین رفتن سلولهای عصبی در سنین بالا می شود. حتی اگر فردی تازه در سن ۸۵ سالگی شروع به فراگیری ساز نماید سلولهای مغز او ترمیم و بازسازی می شود و قدرت حافظه و استنتاجش افزایش می یابد.
در تحقیقی به منظور بررسی اثرات موسیقی بر مغز و رد این فرضیه که نه موسیقی بلکه خانواده و محیط رشد کودک موجب افزایش کارآیی مغز و ضریب هوشی می شود، کودکانی از محلات فقیرنشین برلین و از خانواده هایی بدون پیشینه فرهنگی غنی مدت شش سال به طور منظم و مداوم در مدرسه تحت آموزش موسیقی قرار گرفتند. در لس آنجلس نیز در دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی مشابه انجام گرفت.
نتایج هر دو بررسی تأثیر مثبت موسیقی بر مؤلفه های ضریب هوشی و قدرت تخیل فضایی ـ زمانی انسان را تأیید نمود.
در آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ، ۴۵ نوازنده ارکستر بین سنین ۶ تا ۱۵ سال از لحاظ قدرت حافظه و به یادسپاری کلمات مورد بررسی قرار گرفتند.
محققین پی بردند که کودکان نوازنده نسبت به هم سالان غیر نوازنده خود به مراتب لغات بیشتری را به خاطر می سپارند و هر قدر زمان عضویت آنان در ارکستر بیشتر است در این زمینه موفق ترند.
پس از یک سال با انجام مجدد این آزمایش مشخص شد که توانمندی حافظه کودکانی که هنوز نوازنده ارکستر هستند نسبت به سال گذشته افزایش یافته است درحالی که حافظه کسانی که از ارکستر جدا شده اند در همان سطح باقی مانده است.
آموزش موسیقی و نوازندگی همچنین موجب افزایش پشتکار و قدرت تمرکز شخص و پیگیری اهداف درازمدت می گردد. نوازندگی گروهی هم انعطاف پذیری، ثبات احساسی و افزایش قابلیتهای اجتماعی را به همراه دارد. دلیل لذت بخش بودن موسیقی چیست؟
سال ۱۹۹۲ پرفسور هانس گونتر باستیان به همراه گروهی از دانشمندان ۱۸۰ دانش آموز بین سنین ۶ تا ۱۲ سال را در مدارس ابتدایی برلین به مدت شش سال تحت نظر قرار دادند.
آنها پی بردند که کودکان نوازنده به خصوص کسانی که قبل از سن ۸ سالگی شروع به فراگیری ساز نموده اند باهو ش تر و واقع بین تر از دیگران اند و اعتماد به نفس و قدرت سازگاری بیشتری دارند. این دانش آموزان در دروس جغرافی، انگلیسی، آلمانی و ریاضی نمرات بهتری کسب نمودند.
نواختن ساز و یادگیری موسیقی مزایای بسیاری دارد و میتواند باعث انرژی بخشی به شما اطرافیانتان گردد. در این مقاله به 11 مورد از این فواید پرداخته ایم.
مزیت های موسیقی برای مغز
۱- افزایش ظرفیت حافظه
تحقیقات نشان داده است که نواختن موسیقی و نیز گوش دادن به آن باعث تحریک مغز و افزایش ظرفیت آن میشود. در یک آزمایش، به ۲۲ کودک بین سه الی چهار و نیم سال درسهای کیبورد و یا آواز داده شد. در سوی دیگر، به گروهی ۱۵ نفره نیز هیچ درس موسیقی ارائه نشد. هر دو گروه در یک کلاس پیش دبستانی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، کودکانی که در کلاسهای هفتگی کیبورد شرکت میکردند، ۳۴ درصد بهتر از سایرین در کسب مهارتهای ماندگار عمل کردند.
بنابر مقالهای که در مجله آنلاین تلگراف منتشر شده است،
«تحقیقات اخیر نشان میدهد که نواختن منظم یک ساز باعث تغییر شکل و قدرت مغز شده و میتوان از آن برای بهبود مهارتهای شناختی افراد استفاده کرد.»
همچنین تحقیقات نشان داده است که نواختن منظم موسیقی باعث بهبود مهارت در استفاده از دستان، شنوایی، ذخیره اطلاعات صوتی در ذهن و
۲- بهبود دادن مدیریت زمان و مهارتهای سازماندهی
یادگیری ساز نیازمند تمرین نظم و سازماندهی میباشد و یک موسیقیدان خوب می داند که کیفیت زمان تمرین از کمیت آن مهم تر است. یک نوازنده برای این که بتواند سریعتر پیشرفت کند، خواهد آموخت که چگونه زمان خود را سامان دهد و از زمان خود به شکل بهینه استفاده نماید.
۳- افزایش مهارت کار تیمی
مهارتهای کار تیمی از مهارتهای بسیار مهم برای موفقیت در زندگی هستند. نواختن یک ساز نیازمند این است که نوازنده برای ساخت آهنگ با سایرین همکاری کند. در یک گروه موسیقی، افراد میآموزند که چگونه با سایرین کنار بیایند و همکاری کنند و برای نواختن یک آهنگ خوب به صورت گروهی، هر نوازنده باید یاد بگیرد که به دیگران گوش فرادهد تا افراد در کنار هم بتوانند آهنگی دلنواز خلق کنند.
۴- افزایش پشتکار
یادگیری نواختن یک ساز نیازمند صرف زمان و تلاش است که این امر باعث میشود که صبر و پشتکار افراد در بوته آزمایش قرار میگیرد. هیچ قطعه موسیقی را نمیتوان در بار اول بی نقص اجرا نمود و اکثر نوازندگان پیش از آنکه بتوانند قطعهای را به درستی اجرا کنند، بارها آن را تمرین میکنند.
۵- بهبود هماهنگی جسمی و ذهنی
هنر نوازندگی نیازمند هماهنگی و همکاری چشم و ذهن و دستهاست. با خواندن نُت از روی یک صفحه، مغز به صورت ناخودآگاه این نُت ها را به الگوهای حرکتی تبدیل میکند. به این مجموعه، تنفس و گرفتن ریتم را نیز اضافه کنید تا بهتر متوجه هماهنگی ایجاد شده شوید.
۶- بهبود توانایی ریاضی
خواندن نتهای موسیقی نیازمند شمارش نتها و ریتمهاست که این امر میتواند به بهبود مهارتهای ریاضی مغز کمک کند. در عین حال، مطالعه تئوری موسیقی نیازمند یادگیری جنبههای بسیاری از ریاضی است. مطالعات نشان داده است که دانش آموزانی که سازی را مینوازند از دانش آموزانی که سازی نمی نوازند، نمرههای بهتری کسب می کنند.
۷- بهبود مهارتهای درک مطلب
بنا بر تحقیقی که در مجله «روانشناسی موسیقی» چاپ شده است، کودکانی که به مدت چند سال در کلاسهای مربوط به آموزش موسیقی و آموزش ریتمهای پیچیده شرکت کرده اند،
عملکرد بهتری در خواندن و درک مطلب متون از خود نشان داده اند. شاید چنین نتیجه ای چندان عجیب نباشد چرا که نوازندگی شامل خواندن و ادراک مداوم می باشد. زمانی که نوازنده نت های سیاه و سفید را روی یک صفحه می بیند، باید بتواند نام نت را تشخیص داده و آن را به حرکت دست متناسب ترجمه کند. در عین حال باید بتواند ریتمی که نتها تشکیل می دهند تشخیص دهد و الگوی مناسب را اجرا نماید.
۸- افزایش احساس مسئولیت
نواختن یک ساز مسئولیتهایی نیز به همراه خود دارد. نگهداری از ساز و حفظ آن و نیز احساس مسئولیت برای شرکت در تمرین و انجام تمرینات روزانه عواملی که میتواند باعث افزایش حس مسئولیت افراد گردد.
۹- افزایش تمرکز
نواختن یک ساز نیازمند تمرکز بر روی چیزهایی همچون گام، ریتم، تمپو و کیفیت صداست. نوازندگی در یک گروه حتی نیازمند تمرکز بیشتری است، چرا که باید به عملکرد سایر اعضای گروه نیز توجه کرد و آن را تحلیل نمود.
۱۰- کاهش استرس
ساز یک نوازنده متعلق به وی است و او میتواند هر چه میخواهد با آن بنوازد. این کار به وی کمک می کند تا احساسات خود را با استفاده از ساز بیان نماید و در نتیجه خود را از استرسها و فشارهای روزانه خالی کند.
۱۱- ایجاد احساس کامیابی
یادگیری مهارتهای دشوار نوازندگی و فائق آمدن بر چالشهای آن و تسلط بر آن با حسی از رضایت و کامیابی همراه است و اعتماد به نفس نوازنده را در انجام سایر کارهای چالش برانگیز در زندگی افزایش می دهد.