موسیقی و مغز دانشی است که در آن به مطالعه مکانیسم های عصبی که زمینه ساز رفتارهای موسیقی در انسان و حیوانات هستند پرداخته می شود. این رفتارها عبارتند از گوش دادن به موسیقی، اجرای موسیقی، آهنگسازی، خواندن، نوشتن و دیگر فعالیت های جانبی است.
همچنین زیبایی شناسی و هیجانات موسیقی به مقدار زیادی به بنیاد مغز بستگی دارد. دانشمندانی که مشغول به کار در این زمینه هستند، در زمینه های علوم اعصاب شناختی، مغز و اعصاب، آناتومی اعصاب، روانشناسی، آموزش تئوری موسیقی، علوم رایانه و سایر زمینه های مرتبط آموزش هایی را می بینند.
آموزش آنلاین گیتار در آموزشگاه فردوس
آموزش گیتار به صورت حضوری و آنلاین
گام یا دانگ صدا (زیر و بمی صدا) (Pitch)
هنگامی کهما یک گام یا دانگی از صدا (pitch) را می شنویم،بخش مربوط به سنجش گام و دانگ که در پرده اصلی گوش داخلی قرار دارد، عکس العمل نشان می دهد و سیگنال هایی را به کورتکس شنوایی در مغز می فرستد.
مطالعات نشان میدهدکه زمانی که سیگنال به قشر شنوایی می رسد، مناطق خاصی برای هر بانداز دانگ صدا (pitch) در قشر شنوایی مغز وجود دارد بهطوری که این منطقه ازبخش هایی از سلول ها تشکیل شده است که هر کدام نسبت به فرکانسهای خاصی حساس هستند که از دانگ های بسیار پایین تا بسیار بالا سازمان یافته اند.
این سازماندهی ممکن استپایدار نباشد وممکن است سلول هایی که نسبت به دانگ های (pitch)خاصی حساس هستند ممکن است در طول روزها و یا ماه ها تغییر کنند.
ریتم یا آهنگ صدا (Rhythm)
مناطق کمربندی و وابسته به کمربندی نیمکره راست مغز در پردازش ریتم و یا آهنگ صدا نقش دارد. هنگامی که افراد آماده نواختن یک ریتم با فواصل منظم (1:2 یا 1:3) می شوند، کورتکس (قشر) قدامی نیمکره چپ مغز، کورتکس آهیانه ای (جداری) نیمکره چپ و سمت راست مخچه همگی فعال می شوند.
در ریتم های مشکل ترو پیچیده تر مانند1:2.5، مناطق بیشتری در قشر مخ و مخچه درگیر می شوند. ثبت سیگنال های مغزی (EEG) نیز یک رابطه بین فعالیت الکتریکی مغز و درک ریتم را نشان می دهد. دو محقق به نامهای Snyder و Large در سال 2005 آزمایشی را بر روی بررسی ادراک ریتم در افراد بشر انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که فعالیتدرباندفرکانسی گامای مغز** (30-60هرتز) مربوط به ضرب ها (beats) دریک ریتمساده است.
** فعالیت الکتریکی مغز در باند گاما که فرکانسهاي 30 تا 60 هرتز را در بردارد که در همه جاي سر ديده مي شود و محققین اين باند را مرتبط با توجه تقويت شده، تعمق و مراقبه و تغيير حالت هوشياري مي دانند**.
دو نوع مختلف از فعالیت های باند گامای مغزی توسط این محققین یافت شد: که شامل فعالیت های القایی باند گاما و فعالیت های برانگیخته باند گاما می باشد.
فعالیت های برانگیختهباند فرکانسی گاماپس از شروعهرتن(tone) درریتممشاهده می شد. سیگنال ناشی از این فعالیتها به صورت قله ها و فرورفتگیهایی که به طور مستقیم به شروع دقیق هرتن از صدا مربوط می شدند، مشاهده شده است (قفل شده فازی) و زمانی که یک وقفه (فقدان یک ضربه) در ریتم وجود داشته باشد، ظاهر نمی شوند.
فعالیت های القایی باند گاما به صورت قفل شده فازی نیستند، بلکه متناظر با هر ضرب (beat) ظاهر می شوند. با این حال، فعالیت هایالقایی باند گاماهنگامی که یک وقفه (فقدان ضرب) در ریتم وجود دارد فروکشنمی کنند و این مسئله نشان می دهد که احتمالا فعالیت های القایی باند گاما می تواند به عنوان یک مترونوم ** داخلی در مغز عمل کند که مستقل از ورودی شنوایی است.
** مترونوم یک ابزار الکتریکی و مکانیکی است که با تولید تیک های منظم برای نگاه داشتن ضرب و ریتم در هنگام نواختن موسیقی استفاده می شود**.
تونالیته، چگونگی یا رنگ صدا (Tonality)
سمت راست قشر شنواییدر هنگام درک دانگ صدا (pitch)، اجزای هارمونی، ملودی و ریتم درگیر می شود. در طی یک مطالعه که توسط Peter Janataانجام شد، نشان داده شد که در قشر میانی پیش قدامی کورتکس (قشر) مغز، در مخچه، در شیار های گیجگاهی فوقانی دو نیمکره مغز و در چینهای سینوسی گیجگاهی فوقانی مغز که متمایل به نیمکره راست هستند، بخش هایی وجود دارد که حساس به تونالیته صدا هستند.
احساسات و هیجانات موسیقی
زمانی که ملودی های ناخوشایندی نواخته می شود، کمربند خلفی کورتکس (قشر) مغز فعال می شود که نشان دهنده حسی از کشمکش، ناسازگاری یا احساس درد است.
نیمکره راست مغز که در رابطه با احساسات هست نیز می تواند در هنگام احساس درد به ویژه در زمان ترد اجتماعی، نواحی کمربندی را فعال کند. این مدرک در راستای مشاهدات مختلف باعث شده است که بسیاری از موسیقی شناسان، فلاسفه و متخصصین علوم اعصاب، احساسات را به تونالیته پیوند بدهند.
البته این مسئله واضح به نظر می رسد زیرا تن ها در موسیقی شبیه مشخصه های توصیفی در تن های گفتاری انسان است که مضمون های احساسی را بیان می کنند.
امیوزیا (Amusia)
امیوزیایک نوع اختلال موسیقیایی است که به علت یک نقص در پردازش و تشخیص دانگ صدا (pitch) ایجاد می شود و همچنین حافظه موسیقی و بازشناخت آن را نیز شامل می شود.
دو نوع امیوزیا وجود دارد: امیوزیای اکتسابی که به علت یک آسیب مغزی ایجاد می شود و امیوزیای مادرزادی که به علت یک پردازش خلاف قائده از موسیقی در هنگام تولد ایجاد شده است.
مطالعه برروی افراد مبتلا به امیوزیا نشان می دهد که پردازش های مختلفی در تونالیته گفتار و تونالیته موسیقی درگیر هستند. افراد مبتلا به امیوزیای مادر زادی توانایی تمیز دادن بین دانگ های (pitch) مختلف از صدا را ندارند، بنابراین نسبت به آهنگ های ناموزون و نواختن کلید های اشتباه در پیانو حسی ندارند.
آنها همچنین نمی توانند یک موسیقی را بیاد بیاوند و یا یک ترانه را از حفظ بخوانند. اما انها هنوز الحان گفتار را می شنوند، برای مثال آنها می توانند بین دو جمله سوالی و یا خبری تمایز قائل شوند. که این مسئله حاکی از دو نوع پردازش مختلف از تونالیته گفتار و تونالیته موسیقی در مغز می باشد.
رابطه با زبان و کلام
پردازش گفتار فعالیتی است که بیشتر به نیمکره چپ مغز نسبت داده می شود تا نیمکره راست مغز، اما به هر حال نقش دو نیمکره در پردازش جنبه های مختلف از گفتار هنوز ناشناخته است.
موسیقی توسط هر دو نیمکره مغزی پردازش می شود و شواهد اخیر نشان می دهد که یک پردازش اشتراکی بین گفتار و موسیقی در سطح ادراکی وجود دارد. نشان داده شده است که در موسیقی دان ها بخش گیجگاهی نیمکره چپ مغز توسعه یافته تر است و نشان داده شده است که آنها دارای حافظه لغات بالاتری هستند (chen و همکارانش).
همچنین در سال 1992 توسط Cowellو همکارانش نشان داده شده است که در موسیقی دان ها بخش های قدامی تنه عصبی وصل کننده دو نیمکره مغزی (corpus callosum) توسعه یافته تر است.
این مسئله توسط مطالعه انجام شده توسط Schlaug و همکارانش نیز تایید می شوند. ایشان در مطالعه خود نشان دادند که بخش های قدامی تنه عصبی وصل کننده دو نیمکره مغزی در موسیقی دانان کلاسیک در رنج سنی 21 تا 36 نسبت به افرادی که شناختی از موسیقی ندارند، بزرگتر است.نوازندگان شاخص کمانچه هم در این رده سنی هستند.
بزرگتر شدن این ناحیه وصل کننده دو نیمکره حاکی از این است که ارتباط بیشتری بین دو نیمکره از مغز وجود دارد. این ارتباط بیشتر بین نواحی مختلف مغز ممکن است دلیل افزایش حافظه توسط موسیقی باشد.
گوش دادن به موسیقی در زمان کارهای کسالتبار میتواند وسوسهانگیز باشد، البته برخی آن را باعث حواسپرتی میدانند؛ اکنون یک نرمافزار جدید مدعی است که میتواند گستره توجه فرد را با استفاده از شبکههای موسیقی مبتنی بر اعصاب و روان، تا 400 برابر افزایش دهد. موسیقی در برنامه Focus@ برای کمک به افراد در دستیابی به تمرکز و جلوگیری از حواسپرتی در کنار حفظ اطلاعات در زمان مطالعه، نوشتن و خواندن طراحی شده است. به گفته سازندگان، نیمی از مردم در زمان کار به موسیقی گوش میدهند، اما ممکن است موسیقی اشتباه ر ا انتخاب کرده باشند چرا که آهنگهای دارای متن برای برقراری ارتباط فکری و احساسی با افراد طراحی شدهاند و میتوانند حواس آنها را پرت کنند.
برنامه مذکور از شبکههای موسیقی تقویتکننده توجه برخوردار است که به گفته شرکت سازنده مستقر در سانفرانسیسکو بطور علمی برای تعامل با سیستم لیمبیک مغز طراحی شدهاند. نرمافزار Focus@ با همکاری دانشمندان عصبشناسی همچون دکتر استفن سایدرآف، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس ساخته شده است.
به گفته سازندگان، کارآزماییها نشان داد این برنامه منجر به افزایش 15 درصدی نشانگرهای توجه و تمدید زمان جلسه تا 400 بربر شده بود. به باور آنها، بیشتر افراد تنها میتوانتد تا 100 دقیقه بر روی یک موضوع تمرکز کنند و بعد از آن به یک استراحت سریع نیاز دارند. اما این برنامه تمرکز را برای افراد آسانتر کرده و مدت بیشتری آنها را متمرکز نگه میدارد.
به طور معمول حدود 20 دقیقه طول میکشد تا انسان با یک کار آشنا شود و مغز با صداها و منحرفکنندهها در یک محیط کنار بیاید.این برنامه به ارائه چند قطعه موسیقی میپردازد که نقش خاصی را در تاثیرگذاری بر چگونگی خو گرفتن مغز با یک محیط و کاهش منحرفکنندههای حواس ایفا کرده و آهنگها در یک مجموعه تنظیم شده برای حصول اطمینان از متمرکز ماندن فرد پخش میشوند.
به ادعای سازندگان، این برنامه افراد را قادر میکند تا 100 دقیقه کامل را بر روی موضوعی خاص متمرکز مانده و حواسشان پرت نشود. اکنون یک نسخه اولیه از این برنامه بطور رایگان برای گوشیهای آیفون و آندروید در دسترس قرار گرفته، اما خریدهای درون برنامه 2.99 و 13.99 پوندی برای دستیابی به همه امکانات نیاز است.